پارت 5 سفر به میراکلس 💜
سلام سلام
با پارت 5 اومدم ولی اینو نظر ندید دیگه ممکنه ادامه ندم
از زبان آدرین
رفتم یک جا مخفی شدم به پلگ یه پنیر بد بو کممبر دادم
حالا. پلگ کلوز..... که گوشیم زنگ خورد !
برداشتم ناتالی بود گفت کلاس شمشیر بازی امروزه به جای فردا☹️
رفتم از مدرسه بیرون بادیگاردم ایستاده بود جلو ماشین ومنم مثل همیشه سوارشدم
و رفتیم.....
از زبان ماریا
از خونه استاد فو اومدم بیرون به مرینت گفتم من خودم تنها میام
مرینت : راهو بلدی؟
ماریا : آره انقدر تو توی تلویزیون رفتی اومدی همه بلدن!
مرینت : باشه منتظرتم خداحافظ
ماریا : خداحافظ
در فکر ماریا: اگه من به کت کمک کنم کشف هویت بشه جرمی و توماس رو چه کار کنم
توماس که نسخه کارتونیش اینجاست حتما یکی هم از جرمی میفرستن
آم....... خدایا چه کار کنم
از زبان راوی گلتون
آدرین میره کلاس شمشیر بازی که یک ساعت بیشتر هم طول میکشه
ولی خوشبختانه کاگامی اون روز نتوانسته بیاد چون کرونا گرفته )خبر باب میل آدرینتی ها از جمله خودم😎)
جرمی و توماس هم اونور تو دنیای واقعی دارن تازه ماجرا رو میفهمن (تازه الان,😂)
یکی شرور میشه و لیدی و کت میرن آکوماشو بگیرن که نیرو کافی ندارن و ماریا میاد کمکشون (با میراکلس اژدها)
و آکوما رو میگیرن کت هم کلی تلاش میکنه هویت لیدی رو بفهمه ولی ماریا نبرد که تموم میشه میره و کت بیچاره
دست تنها میمونه برای فهمیدن هویت لیدی باگ ولی...........
تمام میدونم کم بود خب خودتون نظر ندادید
وقتی نظر ندین من انگیزه ای واسه نوشتن ندارم اونوقت مثل این چرت و پرت میشه
خواهش میکنم بی نظر نرید