پارت 29 سفر به میراکلس 😙

Nevada:) Nevada:) Nevada:) · 1400/01/17 05:27 · خواندن 2 دقیقه

بپر ادامه 

زبان مرینت 

نشسته بودم  که دیدم صدای جیغ و داد میاد 

رفتم دم پنجره اما ...این که نمیشهههه 😬😬😬یه شرور اومده بود 😱 اول باید برم پیش گابریل 😠

***

اگه تو هاک ماث نیستی پس کی اونو شرور کرده ؟؟

گابریل : نمیدونم اما من میراکلس رو هم دیروز تحویل ندادم و اون پیش منه 

***

من : کت ! سریع تر برو . ... کلاه شبیه به مغزش رو لمس نکن ...🤦

کت 🐈 :خودم میدونم لید ی با....

* شرور  کت رو میگیره ‌و بعد مث یه مرده رو زمین میندازتش و میره  😑😐) 

 من : کتتتتتت ! نههههههههه 

باید برم پیش استاد فو 😨

***

من: خب ...الان چی میشه ؟

فو : فعلا برو شهر رو نجات بده ممکنه اینی که بهت بگم باعث بشه نتونی تمرکز کنی ...

یعنی چی ؟ چی داره میگه ؟

من ،: رینا روژ و بقیه رو فرستادم نجات دادن شهر رو .

فو : خب به نظرم امروز مناسب نیس برو استراحت کن فردا بهت می گم....

حرفش رو قطع کردم : نه همین الان بگو 

فو : خب اون ...اون ..

من : مرده ؟؟؟؟؟؟

فو : نه نه ولی اون ..یه جورایی مث امیلی شده و اگر هم برگرده چیزی یادش نمیاد ...هیچیِ هیچی ! 

نمیدونستم چی بگم 

اینا ...اینا همش تقصیر منه ! 

نباید حواسشون پرت میکردم😭

دویدم سمت خونه لایلا اینا و ماجرا رو بدون لو دادن بهش گفتم 

اون :  خب ...ام...کت نوار قویه بیخود ناراحت چی هستی ! اون برمیگرده 

بعدشم اصلا اون چه نسبتی با تو داره که اینطور ناراحتی ؟؟

من : خب لیدی باگ بدون اون ضعیفه من می ترسم نتونه نجاتمون بده :

لایلا : بسه مرینت بیا بریم بخوابیم ساعت 1 شبه انقدر هم گریه نکن میخوام بکپم  😑

تیمام

حال کرررردیییین ؟😂😂😂😂😂

خب برا بعدی 7 تا نظر کوشولو 😄

باییییی